شعر

پرنده های قفسی



پرنده های قفسی عادت دارن به بیکسی
عمرشون بی هم نفس کز میکنن کنج قفس

نمیدونن سفر چیه
عاشق دربه در کیه
هر کی بریزه شادونه فکر میکنن خداشونه
یه عمره بی حبیبن
با آسمون غریبن
این همه نعمت اما همیشه بی نصیبن

چمیدونن به چی میگن ستاره
چمیدونن دنیا کیا بهاره
چمیدونن عاشق میشه چه آسون پرنده زیر بارون
تو آسمون ندیدن خورشید چه نوری داره
چشمه ی کوه مشرق چه راه دوری داره

قفس به این بزرگی کاشکی پرنده بودم
مهم نبود پریدن ولی برنده بودم
فرقی نداره وقتی ندونی و نبینی
غصت میگیره وقتی میدونی و میبینی
غصت میگیره وقتی میدونی و میبینی

چمیدونن به چی میگن ستاره
چمیدونن دنیا کیا بهاره
چمیدونن عاشق میشه چه آسون پرنده زیر بارون

پرنده های قفسی عادت دارن به بیکسی
عمرشون بی هم نفس کز میکنن کنج قفس

نمیدونن سفر چیه
عاشق دربه در کیه
هر کی بریزه شادونه فکر میکنن خداشونه
یه عمره بی حبیبن
با آسمون غریبن
این همه نعمت اما همیشه بی نصیبن


چمیدونن به چی میگن ستاره
چمیدونن دنیا کیا بهاره
چمیدونن عاشق میشه چه آسون پرنده زیر بارون

مریم حیدرزاده

به خاطر تو

آخر یه روز دق می کنم فقط به خاطر تو
دنیا رو عاشق میکنم فقط به خاطر تو
شب به بیابون می زنم فقط به خاطر تو
رو دست مجنون می زنم فقط به خاطر تو
عشقت رو پنهون می کنی فقط به خاطر من
من دلم رو خون میکنم فقط به خاطر تو
تو گفتی عاشقی بسه
دنیا برام یه قفسه
گفتی که عشق یه عادته
دلم پر از شکایته
گفتی می خوای بری سفر
خیره شدن چشام به در
من می شینم به پای تو فقط به خاطر تو
من می شینم به پای تو فقط به خاطر تو
به من تو گفتی دیوونه فقط به خاطر من
حرفت به یادم می مونه فقط به خاطر تو
از خوبیات کم میکنی
قلبم رو پر پر می کنی
گفتی که از سنگه دلت
از من و دل تنگه دلت
از خوبیات کم میکنی
قلبم رو پر پر می کنی
گفتی که از سنگه دلت
از من و دل تنگه دلت
ازم گرفتی فاصله فقط به خاطر من
دست کشیدم از هر گله فقط به خاطر تو
گفتی که از اینجا برو فقط به خاطر من
می رم به احترام تو فقط به خاطر تو
مریم حیدرزاده

مریم حیدرزاده

به خاطر تو

آخر یه روز دق می کنم فقط به خاطر تو
دنیا رو عاشق میکنم فقط به خاطر تو
شب به بیابون می زنم فقط به خاطر تو
رو دست مجنون می زنم فقط به خاطر تو
عشقت رو پنهون می کنی فقط به خاطر من
من دلم رو خون میکنم فقط به خاطر تو
تو گفتی عاشقی بسه
دنیا برام یه قفسه
گفتی که عشق یه عادته
دلم پر از شکایته
گفتی می خوای بری سفر
خیره شدن چشام به در
من می شینم به پای تو فقط به خاطر تو
من می شینم به پای تو فقط به خاطر تو
به من تو گفتی دیوونه فقط به خاطر من
حرفت به یادم می مونه فقط به خاطر تو
از خوبیات کم میکنی
قلبم رو پر پر می کنی
گفتی که از سنگه دلت
از من و دل تنگه دلت
از خوبیات کم میکنی
قلبم رو پر پر می کنی
گفتی که از سنگه دلت
از من و دل تنگه دلت
ازم گرفتی فاصله فقط به خاطر من
دست کشیدم از هر گله فقط به خاطر تو
گفتی که از اینجا برو فقط به خاطر من
می رم به احترام تو فقط به خاطر تو
مریم حیدرزاده