اف ۳

72
ای دوست دلت همیشه زندان من است آتشکده عشق تو از آن من است آن روز که لحظه وداع من و توست آن شوم ترین لحظه پایان من است

===================

با کسی رفاقت کن و دوست باش که وقتی باهاش دعوات شد ، زورت بهش برسه و بتونی بزنیش

===================

ای دوست دلت همیشه زندان من است آتشکده عشق تو از آن من است آن روز که لحظه وداع من و توست آن شوم ترین لحظه پایان من است

===================

می نویسم (( د ی د ار )) تو اگر بی من و دلتنگ منی ... یک به یک فاصله ها را بردار

===================

تلخ ترین لحظه ها تو زندگیت رو همون کسی می سازه که یه وقتی قشنگ ترین لحظه ها رو ساخته بود

===================

گر با غم دوریت نسازم چه کنم با یاد تو گر عشق نبازم چه کنم چون در نظرم فقط تویی مایه ی ناز گر من به تو ای دوست ننازم چه کنم

===================

 

71
دوست دارم تو سیب باشی و من چاقو پوستتو بکنم می دونی چرا؟؟؟ چون چاقو بخواد پوست سیب رو بکنه باید همش دورش بگرده

=================

 نمی دانم به کدام سو گام بردارم ذهنم خسته است و رنگ همیشه شاد فکرم آلوده و دلم میخواهد تنها پرنده دلم در یک آشیان آرام گیرد و صبر پیشه سازد . و عجیب است اما دلم خدا را میخواهد آن حس درونی آرامش بخشش را که تهی میکند هر پلیدی را دلم آرامش و تنهایی کنار دریا را میخواهد . دفتر زندگی ام ورق خورده و قلم امید من بدون جوهر مانده ایکاش رسوایی آدمها, ترس و عشق آدمها

=================

زندگی زیباست ، اگر روح آزاد عشق و محبت اسیر زندان فراموشی دل نگردد و خزان یأس گلبوته های امید بهار جان را در وسعت انتظار زرد خویش ، مدفون نسازد

=================

عشق تقدیر غیر قابل پرهیزی است و از آن به هیچ سرا مارا توان گریختن نیست زیرا نه در مرگ و نه در زندگی از بیکران عشق فراتر نخواهیم رفت و باز به همان جا می رسیم که عشق ما را به آن سو می کشد

=================

ثانیه ها منتظرند و من تنهـــــــــــــــــــــــا... رگ هایم به تپیدنت عادت کرده اند. نمی دانی، من هم نمی توانم بگویم. عقل را می پسندم و عشق را پنهان می کنم شاید گناه من همین است!!!

=================

 

میدونی قشنگ ترین گل دنیا چه شکلیه؟ نمیدونی؟ پس برو خودت رو یه نیگا تو اینه بکن!

=====================

عشق یکجانبه، سؤالی است که بی جواب مانده است عشق کور نیست، فقط نمیبیند قلب چشمه است و رود خانه زبان کلمات و اعمال را در یک ترازو وزن نمیکنند فقط بلبل میتواند گل سرخ رابشناسد زندگی را هر طور نگاه کنی زیباست!

=====================

زندگی کوچه ای ست تاریک و تنگ هردم از این کوچه عابری می گذرد..تک نشانی که زعابر می ماند یاد اوست و صدای اوست و..رد پای اوست

 

=====================

 

کاش می شد سرزمین عشق را در میان گام ها تقسیم کرد. کاش می شد با نگاه شاپرک عشق را بر آسمان تفهیم کرد کاش می شد با دو چشم عاطفه قلب سرد آسمان را ناز کرد کاش می شد با پری از برگ یاس تا طلوع سرخ گل پرواز کرد

 

=====================

 

نه در کف فنجان قهوه نه در اخم پیشانی فالگیر بزرگ نه در ازدحام آدم هایی که سرد، از کنارم می گذرند. نمی توانم بیابمت... نمی توانم... تو بین لایه های پیچ در پیچ تقدیر من ،درکف دستم، گم شده ای!

 

 

گفتگوی ماه و نابینا : نابینا گفت : دوستت دارم . ماه گفت : او که مرا نمیبینی چگونه مرا دوست داری ؟ ماه گفت اگر میدیم عاشق زیباییت میشدم اما اکنون عاشق خودت هستم !

======================

میگن عقاب وقتی بخواد بمیره متوجّه میشه که میخواد بمیره و شروع میکنه به پرواز و آنقدر از این زمین فاصله میگیره تا اون بالا توی اوج بمیره!

======================

زندگی زیباست ، اگر روح آزاد عشق و محبت اسیر زندان فراموشی دل نگردد و خزان یأس گلبوته های امید بهار جان را در وسعت انتظار زرد خویش ، مدفون نسازد

 

======================

 

توی زندگی 3 راه رو دنبال کن: 1.دوست داشتن را برای یک تجربه  2.عاشق شدن رو برای یک هدف  3.فراموش کردن رو برای قبول واقعیت!!

 

======================

 

نمی دانم به کدام سو گام بردارم ذهنم خسته است و رنگ همیشه شاد فکرم آلوده و دلم میخواهد تنها پرنده دلم در یک آشیان آرام گیرد و صبر پیشه سازد . و عجیب است اما دلم خدا را میخواهد آن حس درونی آرامش بخشش را که تهی میکند هر پلیدی را دلم آرامش و تنهایی کنار دریا را میخواهد . دفتر زندگی ام ورق خورده و قلم امید من بدون جوهر مانده ایکاش رسوایی آدمها, ترس و عشق آدمها

 

======================

 

 

68
ای که گفتی عشق را درمان ز می کن من ز عشق آنقدر مستم که گم کردم در میخانه را
 
=======================
 
آنقدر بوسیدمش تا خسته شد غرق در بوسه ی پیوسته شد خواست لب بر شکایت باز کند لب نهادم برلبش تا بسته شد
 
=======================
 
 عشق یعنی خاطرات بی غبار * دفتری از شعر و از عطر بهار * عشق یعنی یک تمنا , یک نیاز * زمزمه از عاشقی با سوز و ساز * عشق یعنی چشم خیس مست او * زیر باران دست تو در دست او
 
=======================
 
غربت دیرینه ام را با تو قسمت میکنم تا ابد با درد و رنج خویش خلوت میکنم رفتی و با رفتنت کاخ دلم ویرانه شد من در این ویرانه احساس غربت میکنم
 
=======================
 
من راز نگاهت را از ایینه پرسیدم چشمان نجیبت را از دور پرستیدم باران شدم و چون اشک بر عشق تو باریدم من شمع وجودم را به مهر تو بخشیدم مثل گل نیلوفر چشم تو بهری شد از پیش دلم ارام رفتی و نفهمیدم
 
=======================
 
خیال هایت را کنار بگذار و نیتت را خالص کن آوقت حقیقت در قلبت می تابد (ملا صدرا )
 
 
67
خسته و در به در شهر غمم شبم از هر چی شبه سیاهتره زندگی زندون سرد کینه هاست رو دلم زخم هزارتا خنجره

==================

دوستت دارم چون تنها ترین فکر تنهایی منی.دوستت دارم چون زیباترین لحظات زندگی منی.دوستت دارم چون زیباترین رویای خواب منی.دوستت دارم چون زیباترین خاطرات منی.دوستت دارم چون به یک نگاه،عشق منی

===================

اگه تونستی زیر آب یه نفس عمیق بکشی یا اگه تونستی یه بوسه به آتیش بزنی یا اگه تونستی همه ی ستاره های آسمون رو بشماری اون وقت من می تونم تو رو فراموش کنم ....

 

66
گاهی آنقدر غرق در آرزوهایت هستی که فراموش می کنی آرزوی کسی هستی

===================

هرگاه خداوند تو را به لبه پرتگاه هدایت کرد به خدا اطمینان کن . چون یا تو را از پشت خواهد گرفت یا به تو پرواز کردن خواهد آموخت

===================

دریا بازم منو فریاد می زنه میگه خشکی جای موندن دیگه نیست بیا دریایی شو تا ماهی باشیم اخه ماهی توی اب زندونی نیست...

===================

عجب صبری خدا دارد چرا من جای او باشم؛ همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و تاب تماشای زشتکاریهای این مخلوق را دارد! وگرنه من بجای او چو بودم یک نفس کی عادلانه سازشی با جاهل و فرزانه می کردم عجب صبری خدا دارد! عجب صبری خدا دارد!

===================

چقدر خوبه ادم یکی را دوست داشته باشه نه به خاطر اینکه نیازش رو برطرف کنه نه به خاطر اینکه کس دیگری رو نداره نه به خاطر اینکه تنهاست و نه از روی اجبار بلکه به خاطر اینکه اون شخص ارزش دوست داشتن رو داره

===================

شیشه ای می شکند... یک نفر می پرسد...چرا شیشه شکست؟ مادر می گوید...شاید این رفع بلاست. یک نفر زمزمه کرد...باد سرد وحشی مثل یک کودک شیطان آمد. شیشه ی پنجره را زود شکست. کاش امشب که دلم مثل آن شیشه ی مغرور شکست، عابری خنده کنان می آمد... تکه ای از آن را برمی داشت مرهمی بر دل تنگم می شد... اما امشب دیدم... هیچ کس هیچ نگفت غصه ام را نشنید... از خودم می پرسم آیا ارزش قلب من از شیشه ی پنجره هم کمتر است؟ دل من سخت شکست اما، هیچ کس هیچ نگفت و نپرسید چرا ؟

===================

 

 

وفای شمع را نازم که بعد از سوختن ...به صد خاکستری در دامن پروانه میریزد...نه چون انسان که بعد از رفتن همدم... گل عشقش درون دامن بیگانه میریزد

=====================

زدم فریاد خدایا این چه رسمیست ، رفیقان را جدا کردن هنر نیست ، رفیقان قلب انسانند خدایا ، بدون قلب چگونه می توان  زیست؟

=====================

نیست سری کز تو پر آشوب نیست اینهمه خوب شدن خوب نیست ، جور و جفا کن که حبیب منی ، مهر و وفا شیوه محبوب نیست .

=====================

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم ، ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم ، یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم ، غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم

=====================

نگاه ساکت باران به روی صورتم دردانه میلغزد ولی یاران نمیدانند که من دریایی از دردم به ظاهر گر چه میخندم ولی اندر سکوتی تلخ میگریم

=====================

 آنکه این همه چشمان تو را زیبا میکرد کاش از روز ازل فکر دل ما می کرد یا نمی داد به تو اینهمه زیبایی یا مرا در غم عشق تو شکیبا میکرد در میان اینهمه گل گشتمو عاشق نشدم تو چه بودی که تو را دیدم و دیوانه شدم؟

=====================

 

روزی کـه دلـم پیش دلت بود گرو <> دستان مـرا سخت فشردی کـه نرو روزی که دلت به دیگری مایل شد <> کـفـشـان مـرا جفت نمودی که برو

==========================

روح را اگر زیبا نکنید زیبایی را نخواهید دید

==========================

گفتم زندگی چند بخش است؟؟ گفت:: دو بخش گفتم کدامند؟؟ گفت : کودکی، پیری گفتم: پس جوانی چه شد؟؟ گفت با عشق ساخت، با بی وفایی سوخت، با جدایی مرد

==========================

دستت رو مشت کن ..... مشته ؟.... مشته مشته ؟ ...... حالا محکم بکوب تو چشمم تا کور بشم و دوریتو نبینم

==========================

 

گفتمش آغاز درد عشق چیست؟ گفت آغازش سراسر بندگیست گفتمش پایان آن را هم بگو گفت پایانش همه شرمندگیست گفتمش درماندردم را بگو گفت درمانی ندارد، بی دواست گفتمش یک اندکی تسکین آن گفت تسکینش همه سوز و فناست

========================

هر وقت دل تنگ میشم پشت در قلبت هی در می زنم ، پس هر وقت قلبت میزنه بدون دلم برات تنگ شده

========================

اگه بگم عاشقتم، اگه بگم دیوونتم، اگه بگم برات می میرم، اگه بگم نمی تونم فراموشت کنم، اگه بگم همه زندگیمی، روت زیاد می شه

========================

 

62
بودنم را هیچ کس باور نداشت هیچ کس کاری به کار من نداشت بنویسید بعد مرگم روی سنگ با خطوطی نرم زیبا وقشنگ انکه خوابیده در این گور سرد بودنش را هیچ کس باور نکرد

===================

بس که دیوار دلم کوتاه است ، هرکه از کوچه ی تنهایی من می گذرد / به هوای هوسی هم که شده سرکی می کشد و می گذرد

===================

یادت باشه...گاهی وقت ها مثلا آخر شب ها که می خوای بخوابی یه دل تنهایی هست که یکم اون ور تر می تپه برای تو

===================

اگر خدا را باور داشتن خطای دل است خدا را باور نداشتن خطای مغز است!

===================

 

61
زندگی شطرنج دنیا و دل است قصه ی پررنج صدهامشکل است شاه دل کیش هوسها می شود پای اسب آرزوها در گل است فیل بخت ما عجب کج می رود در سر ما بس خیالی باطل است ما نسنجیده پی فرزین او غافل از اینکه حریفی قابل است مهره های عمر من نیمش برفت مهره های او تمامش کامل است

===================

طرح چشمان قشنگت در اتاقم نقش بسته ... شعر می گویم به یادت در قفس غمگینو خسته ... من چه تنها و غریبم بی تو در دریای هستی ... ساحلم شو غرق گشتم بی تو در شبهای مستی .

===================

ویرانه نه آنست که جمشید بنا کرد ... ویرانه نه آنست که فرهاد فرو ریخت ... ویرانه دل ماست که با هرنگه تو ... صدبار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت

 

60
از چارلی چاپلین می پرسند : خوشبختی چیه ؟ میگه خوشبختی فاصله این بدبختی تا بدبختی بعدیه

=================

بشر، بر صفحه‌ی شطرنج ابدیت، چون پیاده‌ای در دست خدا و شیطان است. (گوته)

=================

عشق ورزیدن را از کویر بیاموزیم که دریا بودنش را به افتاب بخشید

=================

یکی بود یکی نبود زیر این سقف کبود ، یه غریبه آشنا دل و جونم و ربود. این جوری نگاهم نکن ، گل یاس مهربون . اون غریبه خودتی.

=================

وقتی نیاز به عشق داری عاشق مشو بلکه زمانی عاشق شو که تمام وجودت سرشار از عشق هست و می خوای آنرا با کسی تقسیم کنی

=================

جاده ی خوشبختی در دست تعمیره ! دور بزن برگرد این اسمش تقدیره

=================

دل در غم عشق مبتلا خواهم کرد جان را سپر تیر بلا خواهم کرد عمری که نَه در عشق تو بگذاشته ام امروز به خون دل قضا خواهم کرد

=================

عشق رو میشه تو دستای خسته پدر دید .... و توی نگاه نگران مادر ... نه توی دستای منتظر یه غریبه

=================

شنا کردن در جهت جریان آب، از عهده ماهی مرده هم بر می آید پس سعی کن در خلاف جهت آب شنا کنی تا با دیگران تفاوتت در مردانگی تو باشد

 

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
کورش(k2-4u) دوشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:41 ق.ظ http://k2-4u.com

سلام وبلاگ زیبایی داری به من هم سر بزن
تک تولز یک دشمن سر سخت برای پسورد سندر ها
https://shabgard.org/forums/showthread.php?t=11731
http://takfanar.persiangig.com/Cracked/myf/zip/help%20Tak%20Tools%202%20Beta.GIF
http://takfanar.persiangig.com/Cracked/myf/zip/Tak%20Tools%202%20Beta.zip Send to all Plz

وحید شنبه 2 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 08:01 ق.ظ

سلام خیلی خوب بود فقط عکسهاشو بیشتر کنی قشنگتر میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد