مرغ


چرا مرغ از خیابان رد شد؟
ارسطو: طبیعت مرغ اینست که از خیابان رد شود.
موسی: و آنگاه پروردگار از آسمان به زمین آمد و به مرغ گفت «به آن سوی خیابان برو» و مرغ چنین کرد و پروردگار خشنود همی گشت.
مارکس: مرغ باید از خیابان رد میشد. این از نظر تاریخی اجتناب‌ناپذیر بود.
خاتمی: چون میخواست با مرغهای آن طرف خیابان گفتگوی تمدنها بکند.
ریاضیدان: مرغ را چگونه تعریف میکنید؟
شاگرد تنبل: والا آقا به خدا همین الآن میدونستیم ها... آقا یه دقه...

نیچه: چرا که نه؟
فروید: اصولاً مشغول شدن ذهن شما با این سؤال نشان میدهد که به نوعی عدم اطمینان جنسی دچار هستید. آیا در بچگی شصت خود را میمکیدید؟
داروین: طبیعت با گذشت زمان مرغ را برای این توانمندی رد شدن از خیابان انتخاب کرده است
همینگوی: برای مردن. در زیر باران.
اینشتین: رابطهء مرغ و خیابان نسبی است.
سیمون دوبوار: مرغ نماد زن و هویت پایمال‌شدهء اوست. رد شدن از خیابان در واقع کوشش بیهودهء او در فرار از سنتها و ارزشهای مردسالارانه را نشان میدهد.
پاپ اعظم: باید بدانیم که هر روز میلیونها مرغ در مرغدانی میمانند و از خیابان رد نمیشوند. توجه ما باید به آنها معطوف باشد. چرا همیشه فقط باید دربارهء مرغی صحبت کنیم که از خیابان رد میشود؟
صادق هدایت: از دست آدمها به آن سوی خیابان فرار کرده بود، غافل از اینکه آن طرف هم مثل همین طرف است، بلکه بدتر.
خوانندهء آهنگهای آبدوغ‌خیاری: چرا رفتی مرغ جونم، دوستت دارم، دوستت دارم...
شیرین عبادی: نباید گمان کرد که رد شدن مرغ از خیابان به خاطر اسلام بوده است. در تمام دنیا پذیرفته شده که اسلام کسی را فراری نمیدهد.
روانشناس: آیا هر کدام از ما در درون خود یک مرغ نیست که میخواهد از خیابان رد شود؟
نیل آرمسترانگ: یک قدم کوچک برای مرغ، و یک قدم بزرگ برای مرغها.
حافظ: عیب مرغان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت، که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت.
کافکا: ک. به آن سوی خیابان کثیف رفت. مرغ این را دید و به سوی دیگر خیابان فرار کرد، ضمن اینکه به ک. نگاهی بی‌توجه و وحشتزده انداخت. این ک. را مجبور کرد که دوباره به سوی دیگر خیابان برود، تا مرغ را با حضور فیزیکی خود مواجه کند و دست‌کم او را به احترامی وادارد که باعث گریختن مجدد او شود، کاری که برای مرغ دست کم از نظر اندازهء کوچک جثه‌اش دشوارتر مینمود.
بیل کلینتون: من هرگز با مرغ تنها نبودم.
فردوسی: بپرسید بسیارش از رنج راه، ز کار و ز پیکار مرغ و سپاه.
ناصرالدین‌شاه: یک حالتی به ما دست داد و ما فرمودیم از خیابان رد شود. آن پدرسوخته هم رد شد.
سهراب سپهری: مرغ را در قدمهای خود بفهمیم، و از درخت کنار خیابان، شادمانه سیب بچینیم.
خمینی: بروند گم شوند این مرغها. لکن این مرغها هیچ غلطی نمیتوانند بکنند. من خودم خیابان تعیین میکنم. من توی دهن این مرغها میزنم.
طرفدار داستانهای علمی - تخیلی: این مرغ نبود که از خیابان رد شد. مرغ خیابان و تمام جهان هستی را ۷ متر و ۲۰ سانتیمتر به عقب راند.
اریش فون دنیکن: مثل هر بار دیگر که صحبت موجودات فضاییست، جهان دانش واقعیات را کتمان میکند. مگر آنتنهای روی سر مرغ را ندیدید؟
جرج دبلیو بوش: این عمل تحریکی مجدد از سوی تروریسم جهانی بود و حق ما برای هر نوع اقدام متقابلی که از امنیت ملی ایالات متحده و ارزشهای دموکراسی دفاع کند محفوظ است.
سعدی: و مرغی را شنیدم که در آن سوی خیابان و در راه بیابان و در مشایعت مردی آسیابان بود. وی را گفتم: از چه رو تعجیل کنی؟ گفت: ندانم و اگر دانم نگویم و اگر گویم انکار کنم.
احمد شاملو: و من مرغ را، در گوشه‌های ذهن خویش، میجویم. من، میمانم. و مرغ، میرود، به آن سوی خیابان. و من، تهی هستم، از گلایه‌های دردمند سرخ.
رنه دکارت: از کجا میدانید که مرغ وجود دارد؟ یا خیابان؟ یا من؟
لات محل: به گور پدرش میخنده! هیشکی نمتونه تو محل ما از خیابون رد بشه، مگه چاکرت رخصت بده. آی نفس‌کش!
بودا: با این پرسش طبیعت مرغانهء خود را نفی میکنی.
پدرخوانده: جای دوری نمیتواند برود.
فروغ فرخزاد: از خیابانهای کودکی من، هیچ مرغی رد نشد.
ماکیاولی: مهم اینست که مرغ از خیابان رد شد. دلیلش هیچ اهمیتی ندارد. رسیدن به هدف، هر نوع انگیزه را توجیه میکند.
پاریس هیلتون: خوب لابد اونور خیابون یه بوتیک باحال دیده بوده.
هیتلر: اگر ارادهء ما همچنان قوی بماند، مرغ را نابود خواهیم کرد! فولاد آلمانی از خیابان رد خواهد شد!.
فوتبالیست: آفساید بود آقا! ما هر چی به این داور گفتیم بی‌انصاف قبول نکرد!

جوک


۱- جون میده تو رو با خودم ببرم ماهیگیری! میدونی چرا ؟؟ .......... آخه هیچ کس مثل تو کرم نداره !!!



۲- میدونی آرزوی خرس پاندا چیه ؟ این که باسه یک بارم که شده یه عکس رنگی بیاندازد



۳- دیشب خوابتو دیدم با یه لباس نارنجی خوش‌رنگ اومده بودی در خونمون،هرچی ازت خواهش کردم بیای بالا ... نیومدی و فقط با عصبانیت گفتی :آشغالاتو بیار پایین دیرم شده !!!



۴- یک روز یه بنده خدایی ( من گفتم ترک ؟ ) با ماشین تو برف گیر میکنه زنجیر نداشته پیاده میشه سینه میزنه !!!



۵- یه روز یه نفر می خوره به شیشه میگه عجب هوای سفتیه !!!



۶- یه نفر تو قرعه کشی بانک شرکت می کنه برنده 6 ماه زندان میشه !!

۷- یه روز مرد خسیسی در حال مردن بوده به دخترش میگه بابا تو اینجایی دختره میگه بله اینجام به پسرش میگه بابا تو هم اینجایی پسره میگه بله اینجام یکدفعه مرده داد می زنه پس چرا لامپ اون اتاق الکی روشنه ؟؟؟؟



۸- ترکه عکس خودشو تو آب میبینه میگه وای خر ماهی !!!

۹- خداوند زمین و آسمان را آفرید گفت چه زیباست... مرد را آفرید و گفت چه زیباست... و زن را آفرید و گفت : اشکال نداره آرایش می کنه زیبا میشه!!



۱۰- یه ترکه می بینن طناب بسته به کمرش میگن چرا اینکارو کردی ؟ میگه می خوام خودکشی کنم! میگن چرا دور کمرت؟ میگه بستم دور گردنم دیدم دارم خفه میشم بازش کردم !!!



۱۱- به ترکه میگن خونت کجاست؟ میگه : اردبیل همون در زرده!!!



۱۲- به ترکه میگن بچه کجایی؟ میگه تهران. میگن کجای تهران؟ میگه کیلومتر ۲۰۰ جاده تهران-اردبیل !!!

۱۳- ترکه کیف سامسونت میخره میره خیابون... هر کی می بینتش میگه آقا شما ترکین؟
اگه گفتی چرا ؟؟؟آخه کیف رو توی زنبیل گذاشته بوده ...



۱۴- به ترکه میگن فهمیدی کی نامزد اسکار شد ؟ عصبانی میشه میگه مگه خودت ناموس نداری که به ناموس مردم کار داری؟



۱۵- ترکه دلش میگیره محلول لوله بازکن میخوره !!!



۱۶- در تبریز به خاطر میلاد امام علی به هر کی اسمش میلاد بود جایزه دادن ..



۱۷- از یه نفر میپرسند دو دو تا؟ یارو یکم فکر میکنه میبینه بلد نیست میخواست ضایع نشه میگه هر چی خدا بخواهد ...



۱۸- ترکه ریش بزی میزاره.میره تو جنگل شیره میخوردش میگه عجب بزی بود .مزه خر میداد!!!



۱۹- ترکه پری دریایی میبینه میگه وای تو چقدر خوشگلی زن من می شی؟ پریه میگه من که آدم نیستم .ترکه میگه: فکر کردی من آدمم!!!



۲۰- ترکه به سن بلوغ میرسه ، دم در میاره..!



۲۱- از ترکه میپرسن: در جمله. ترکی در کنکور قبول شد . از چه نوع فعلی استفاده شده؟ میگه: ماضی بعیده !!
۲۲- ترک ها برای سال جدید، میان و اسم شهرشونو عوض می کنن و می ذارن منچستر، بعد دم در ورودی شهر می نویسن: به شهر منچستر خوش آمدید، شهر داری تبریز



۲۳- دوست ترکه بهش میگه سی دی که بهم دادی خش داره؟ میگه: آخه آهنگای قشنگ اش رو علامت زدم ...



۲۴- به ترکه می گن شما لهجه داری؟ می گه نه به خدا بیا بگرد



۲۵- ترکه خودکارش تموم می شه میره ۱ دونه دیگه میخره همتونو سر کار میزاره ...



۲۶- به ترکه میگن سزارین یعنی چی؟ میگه: بچه به شرط چاقو



۲۷- بسیجیه کیف سامسونت میخره رمزشو می زاره یا زهرا !!!



۲۸- به یه معتاده میگن اون دویست تومنی رو از زمین وردار معتاده برمیگرده میگه : مگه من وژنه بردارم؟



۲۹- از ترکه می پرسن آیا ماه مسکونیه میگه : آره مگه نمی بینی که شب ها چراغ هاش روشنه



۳۰- یه روز یه پیرزنه قرص اکس میخوره میگه من ترانه 15 سال دارم ...



۳۱- یه روز یه قرص اکس میندازن تو صندوق صدقات ‌ صندوقه شروع میکنه به وام دادن ...



۳۲- خروسه پول نداشته زن بگیره میره گالینا بلانکا می خره.



۳۳- ترکه زنشو می کشه میره مرحله ی بعد. صبح بیدار میشه میبینه که زنش زنده شده میگه اهههههه باز یادم رفت ذخیره کنم ...



۳۴- به ترکه میگن دو دو تا میگه: میشه بیشتر توضیح بدید.



۳۵- ترکه میزنه به سیم آخر برق میگیردش



۳۶- به ترکه میگن اگه سردت بشه چه کار میکنی ؟ میگه میشینم کنار بخاری . میگن اگه خیلی سردت بشه چه کار میکنی ؟ میگه میشینم رو بخاری . میگن اگه خیلی خیلی سردت شد چی ؟ میگه بخاری رو روشن میکنم...



۳۷- ترکه دکتر میشه بعد به مریضش دو تا قرص میده میگه یکیشو یه ربع قبل از خواب بخور یکیشم یک ربع قبل از بیداری



۳۸- یه ترکه میخوره زمین واسه اینکه ضایع نشه در جا 800 تا شنا میره



۳۹- ترکه می ره پیش اخونده می گه حاج اقا با کفش می شه نماز خوند؟ اخونده می گه نه جانم نمی شه. ترکه می گه ولی من خوندم ... شد



۴۰ - یه بسیجیه رو پیغام خونش میذاره: لطفا پس از شنیدن سوره ی بقره پیغام خود را بگذارید



۴۱- اگه ترکه مس کنه چی؟ میشه مسخره



۴۲- ترکه میشه رئیس فدراسیون شطرنج دو قانون جدید میزاره:
1- اسب نمی تونه فیل رو بزنه
2- خر هم بازی!!!


۴۳- ترکه میره سزبازی دوره کلاش قرمزی ...



۴۳- روزی سه تا دیوونه می رن عروسی، دو تا شون می رن وسط و می رقصن، اون یکی می شینه کنار و می گه: قرمز سبز زرد، قرمز سبز زرد
می پرسن؟ تو چرا نمی رقصی؟ می گه: من رقص نورم



۴۴- ترکه مشروب میخوره شنگول می شه گرگ میاد می خوردش ...



45- به ترکه میگن میدونی خداکجاست؟ میگه: هرجا هست اباالفضل نگهدارش باشه



46- یه روز ترکه رییس سازمان اژانس اتمی رو میبینه میگه اقا ببخشید شما دکترید یارو میگه اره ترکه می گه شما اگه دکترید چرا تو اژانس کار میکنید !!!!


47- یه روز ترکه سکه میندازه هوا، شیر میاد، فرار میکنه!!



48- یه روز یه ترکه با رشتیه دعواش می شه.یه چک می خوابونه زیرگوشش رشتیه هم غیرتی می شه و می گه یا پنج تن.بعد ترکه رو بلند می کنه و می کوبه زمین! ترکه پا می شه و می گه: این خیلی نا مردیه! ۶ نفر به یه نفر



49- ترکه زنه سبزه میگیره، ...گره‌ش میزنه!!.



50- به ترکه میگن: دو دو تا؟ میگه: بی خیال. کلمه بگو جمله بسازم



51- ترکه خودشو به موش مردگی میزنه، گربه میخوردش



52- ترکه چراغ جادو پیدا میکنه بعد از اینکه غولش در اومد به ترکه گفت یه آرزو کن ترکه می گه خلیج فارس و آسفالت کن غوله می گه این کار غیر ممکنه یه آرزو ی دیگه کن ترکه میگه منو آدم کن غوله می گه ولش کن میرم همون خلیج فارسو آسفالت کنم



53- ترکه از طبقه صدم یه ساختمون میافته پایین، به طبقه پنجاهم که میرسه میگه: خب الحمدالله تا اینجاش که بخیر گذشت


54- یه روز یه مورچه هه میره تو چایی یه خسیسه، خسیسه مورچه هه رو درمیاره و میگه: زودباش، هرچی چایی خوردی تف کن!



55- بد ترین درد این نیست که عشقت بمیره.....بدترین درد این نیست که به اونی که دوستش داری نرسی.....بدترین درد این نیست که عشقت بهت نارو بزنه..........بدترین درد این نیست که عشقت ندونه دوستش داری.......بدترین درد اینه که دستشویی داشته باشی اما دستشویی اون ورا نباشه


56- عنکبوته(تارتن) قرص اکس میخوره قالی میبافه



57- غضنفر میره دستشویی میان بهش می گن زود باش الان آب قطع میشه.غضنفر دستپاچه می شه اول خودشو می شوره بعد دستشویی می کنه


58- ترکه اسم بچه شو میزاره حسین بعد هر ۲ دقیقه یه بار ازش میپرسه تشنت نیست ؟



59- ترکه زمین میخوره، برای اینکه سه نشه تا خونه سینه خیز میره!



60- ترکه میخواسته زیردریایی آمریکاییا را تو خلیج فارس رو غرق کنه، در میزنه فرار میکنه!



61- ترکه به دوستش میگه: اصغر، قربون دستت، برو عقب ماشین ببین چراغ راهنما ماشین کار میکنه یا نه. اصغر میره عقب ماشین، میگه: کار می‌کنه، کار نَمی‌کنه، کار می‌کنه، کار نَمی‌کنه...!


62- ترکه میره شکار خرگوش، صدای هویج در میاره!



63- ترکه داشته گل یا پوچ بازی می کرده . بهش میگن : گل یا پوچ ؟ میگه : گزینه ی سوم‌ !!!


65- ترکه داشته می رفته که خرشو بفروشه !!! تو راه خوابش می بره . وقتی بیدار میشه میبینه که خرش داره پول می شماره !!!!


66- عربه میره مغازه با لهجه میگه:‌آقا رُبععع دارین؟ یارو میگه:‌ داریم، ولی نه به این غلیظی!


67- ترکه از زمین و زمان گله می کنه و می گه : چه دنیای بدی شده آدم نمیتونه به هیچ کس اعتماد کنه ، از صبح تا حالا از هرکی سؤال می کنم ساعت چنده هرکی یه چیزی میگه ، نمی دونم حرف کدومو باور کنم !!!


68- جورابه مست میکنه میگه :عمرا اگه لنگمو پیدا کنی .


69- شیطان اکس می خوره مردم رو به راه راست هدایت می کنه .


70- یه روز یه مامانه برایه بچش لالایی میخونده پس از یه ربع بچه میگه مامان خفه شو میخوام بخوابم!!!!


71- ترکه صبح از در خونه میاد بیرون، میبینه سر کوچه یک پوست موز افتاده، با خودش میگه: ای داد بیداد، باز امروز قراره یک زمینی بخوریم!!!



72- به ترکه میگن با خرچنگ جمله بساز، میگه:‌ کره خر چنگ نزن!


73- یه ترکه پلیسه راهنمایی و رانندگی میشه. توی خیابون میبینه یه ماشین گلف قرمز رنگ؛ داره تند میره. میره پشت سر ماشین توی بلند گو میگه: پراید! نوک مدادی! بزن کنار. ماشینه سرعتشو زیادتر میکنه. ترکه میره جلوش خلاصه به هر ترتیبی که بود ماشینه رو نگه میداره. به راننده ماشین میگه: مگه نگفتم پراید نوک مدادی بزن کنار؟ چرا نزدی کنار؟ یارو میگه این که نوک مدادی نیست قرمزه. ترکه میگه گرمزه که گرمزه؛ خوب نوک مداد گرمزه. بد راننده شاکی میشه؛ میگه: خوب اینکه پراید نیست؛ گلفه. ترکه میگه گلفه که گلفه؛ از پنجرش بیا بیرون. (قابل توجه: در زبان ترکی؛ حرف ق وجود ندارد.)


74- یه بار عربه با ترکه دعواش میشه. شروع میکنن به زبون خودشون به هم دیگه ناسزا گفتن .یهو ترکه شروع می کنه به خندیدن. ازش می پرسن که چرا می خندی ؟ میگه : من دارم فحشش میدم این برام قرآن میخونه!!!!



75- تو تبریز حکومت نظامی بوده، یارو سروانه به سربازش میگه که تو اینجا کشیک بده، از هفت شب به بعد هرکیو تو خیابون دیدی در جا بزنش. حرفش که تموم میشه، تا میاد بره سوار ماشینش شه، میبینه صدای گلوله اومد. برمیگرده میبینه سربازه زده یک بدبختی رو کشته! داد میزنه: احمق! الان که تازه ساعت پنج بعد از ظهره! سربازه میگه: ایلده قربان این یک آدرسی پرسید که عمرا تا ساعت نه شب هم پیداش نمیکرد!!!!!



76- ترکه میره واسه تلفن همراه ثبت نام میکنه، بهش میگن: تا سه ماه دیگه بهت تحویل میدیم. ترکه هم رو کمربندش مینویسه: به زودی دراین مکان یک عدد موبایل افتتاح خواهد شد


77- یارو تلویزیون رو روشن میکنه کانال 1: قرآن. کانال 2: قرآن. کانال 3:قرآن. کانال 4: قرآن. کانال 5: قرآن. پا میشه تلویزیون رو میبوسه میذاره رو طاقچه!


78- یارو آخر عمری بچه هاش رو جمع میکنه به هر کدوم یه دسته بیل میده میگه بشکونین. می شکونن به هرکی 5 تا دسته بیل میده میگه بشکونین. می شکونن. به هر کی 10 تا دسته بیل میده میگه بشکونین میشکونن. به هر کی یه بسته دسته بیل میده میگه بشکونین می شکونن. میگه حیف که خرین؛ وگرنه نصیحتتون میکردم


79- ترکه داشته خاطره تعریف میکرده، میگه: ما سال چهل و نه با دو نفر دعوامون شد، ‌البته سال چهل و نه دو نفر خیلی بودا!


80- ترکه ده هزار تومن تو جیبش بوده می‌خواسته بره مواد بگیره. تو راه نیرو انتظامی رو میبینه، پولا رو پرت میکنه تو جوب!



81- یه مرده به رفیقش میگه : ببین، من هر وقت با زنم دعوا می کنم، همیشه حرف آخر رو من میزنم و اون هیچی نمیگه. رفیقش میگه : بابا دمت گرم ، کارت خیلی درسته، حالا اون حرف آخر چیه؟ میگم: ''غلط کردم


82- یه ترکه میخواست خودکشی کنه. میره رو ریل قطار با خودش یه نون بربری هم میبره میگن تو که میخوای خودکشی کنی دیگه نون بربری بردنت چیه؟! میگه: خب اومدیمو قطار یه هفته دیگه اومد!!!!!


83- یه روز دوتا خلافکاره با هم ازداج می کنن بچشون می شه بسیجی. اگه گفتین چرا؟
منفی در منفی می شه مثبت.


84- دو تا ترک سر اینکه کدوم وسط بخوابن دعواشون میشه.


85- غضنفر قاضی میشه بهش میگن حکم کن، میگه پیک !!!


86- یه یاکریم با یه مرغ عشق ازدواج میکنن بچه دار که میشن اسم بچه شونو میزارن * کریم عشقی



87- فریدون اکس می ترکونه منفجر می شه!



88- تو اردیبل مانور میذارن ... دشمن فرضی پیروز میشه !



89- ازغضنفر می پرسن تو چرا جورابت اینجوریه؟یه لنگش آبیه یه لنگش قرمز ؟ میگه نمیدونم والله ، یه جفت دیگه هم همینطوری تو خونه دارم !!



90- یه روز یه جنگل بود درخت نداشت. یه شکارچی بود تفنگ نداشت. یه تفنگ بود که فشنگ نداشت. بعد اون شکارچی که تفنگ نداشت با اون تفنگ که فشنگ نداشت یه گوزن شکار کرد که شاخ نداشت گوزن را انداخت نوی کیسه که ته نداشت این داستان که نویسنده نداشت نویسنده هم اسم نداشت هر چند این داستان سرو ته نداشت ولی ارزش سر کار گذاشتن رو که داشت.......................



91- ترکه میره مسجد وقتی میاد بیرون میبینه کفشش نیست میگه من کی اومدم بیرون.



92- به ترکه میگن عباس آقا GLX گرفت میگه: ا... زانتیا رو فروخت. چند روز بعد دوباره بهش میگن عباس آقا HIV گرفته میگه: GLX رو فروخت.


93- ترکه ازدواج میکنه بعد یه مدت میبینن از بچه خبری نیست ازش می پرسند قضیه چیه ؟؟ میگه ما به ناموس خودمون تجاوز نمی کنیم!!!


94- ترکها به آسانسور میگن تاکسی دیواری


95- به ترکه میگن: خسته نباشی ترکه میگه اگه باشم چه غلطی میکنی؟


96- به ترکه میگن:خر بهتره یا گاو؟ ترکه میگه:گاو میگن: چرا؟ ترکه میگه: من نمیخواهم از خودم تعریف کنم!


97- ترکه میخواسته آتش نشان بشه. توی آزمون استخدامی ازش میپرسند اگر جنگل آتش بگیره و اون اطراف آب نباشه چه کار میکنی؟ ترکه میگه: هیچی تیمّم میکنیم.


99- ترکه میره غواصی یه کوسه میبینتش بهش میگه: شما ترکی؟ ترکه میگه: از کجا فهمیدی؟ کوسه میگه:اخه اون که بستی به خودت کپسول آتش نشاتیه نه کپسول اکسیژن.


100- ترکه چند بار پرتغال را میزد به دیوار بهش میگن: چرا اینجوری میکنی؟ ترکه میگه: میخوام خونی بشه.


101- ترکه پرتغال پوست میکنده خدا خدا میکرده توش موز باشه


102- ترکه آشغال میره تو چشماش سره ساعت 9 میشینه دم در.


103- به ترکه میگن با سی دی جمله بساز میگه خونتو خراب کردم. میگن پس سی دیش کو میگه سی دیشو فردا میارم ببینی.



104- ازترکه میپرسن شغلت چیه:میگه: یه اطلاعاتی هیچ وقت شغلشو لو نمیده


105- پیره زنه از مکه میاد تو ساکش مشروب بوده میگن این چیه میگه ننه من که پا نداشتم دور خونه خدا بگردم یه پیک میزدم اون دورم میچرخید



106- یه جوجه تیغی با یه تیکه ابر عروسی می کنه بچشون میشه اسکاج


107- ترکه عکس گور خر زده بود به اتاقش. بهش میگن این عکسه چیه؟ ترکه میگه: این عکس جوانی های بابام هست تو یوونتوس بازی میکرده.



108- یه ترکه بلال می‌خوره، تا یه هفته همش اذون میگه !



109- یه ترکه داشته راز بقاء میدیده که یه دفعی خره لگد میزنه تو سینه شیره ! ترکه جو گیر میشه میگه محمد یاش صلوات !!!



110- ترکه زنگ میزنه ۱۱۰میگه آقا....... پدال گاز ترمز کلاچ دنده و فرمان ماشینم رو دزدیدن پلیس میگه: ترکی ؟ ترکه میگه: آره پلیس میگه : برو جلو بشین



111- ترکه سر نماز موقع قنوت دستاشو برعکس میگیره ، بهش میگن آخه این چه طرزشه ؟ میگه : میخوام ایندفعه از حفظ بخونم



112- ترکه رو می‌برن زیر سوال، له میشه



113- ترکه می خواسته بگه محمدیاش صلوات هل میشه میگه صلواتیاش محمد !!!!



114- از ترکه می پرسن حموم چند بخشه می گه 2 بخش . زنونه مردونه .



114- ترکه میخواسته آب بخوره ، آب نبوده تیمم می کنه



115- در اردبیل به مناسبت میلاد امام حسین به میلاد ها جایزه دادند. قرار است در نیمه شعبان امسال به شعبان ها هم جایزه بدهند.



116- یه روز یه ترکه سوار یه فولکس بود. پشت یه چراغ قرمز زد به پشته یه زانتیا. راننده زانتیا اومد پائین. یه نگاه به سپر کرد یه نگاه به یارو ، بعد رفت سوار ماشین شد. چهارراه بعدی زانتیا ایستاده بود. دوباره یارو اومد زد به پشت ماشینه . یارو برگشت پشت سرش و نگاه کرد. ترکه سرش و آورد بیرون داد زد: برو آقا من بودم!!



117- یه روز یه ترکه با خر عکس میگیره به بچه هاش نشون میده میگه اگه گفتی بابا کدومه؟


118- چندنفر داشتن میرفتن کوه، سرپرستشون (که از قضا لکنت زبون هم داشته) از وسط راه شروع می‌کنه میگه: چ چ چ.... ملت اول یکم نگاش می‌کنن ببینن چی‌میخواد بگه،‌ بعد می‌بینن نمی‌تونه حرفش رو بزنه، بی‌خیال میشن و راه میافتن، این بابا هم همه مسیر همینجور هی ‌میگفته چ..چ..چ.. وقتی میرسن بالا میخواستن چادر بزنن سرپرسته بالاخره میگه: ‌چ..چ..چا..چا..چا..چادر یادم رفت! ملت میگن ای بابا رودتر می‌گفتی، حالا باید برگردیم پایین! تو راه برگشت سر پرسته هی میگفته: ش ش ش.. ولی ملت دیگه شاکی بودن و کسی توجه نمی‌کرده، وقتی می‌رسن پایین یارو بالاخره میگه: ش..ش..ش..شو..شو..شوخی کردم!



118- تریاکیه پیغام‌گیر میخره، پیغامشو میذاره: هَشتم... ولی خَشتَم!



119- ترکه خبر داغ می‌شنود، گوشش می‌سوزد!


120- دو تا ترکه دو تا گاو میخرن ، ‌اولی به دومی میگه : حالا چیکار کنیم که گاوامون با هم اشتباه نشن ؟ دومی میگه: تو دست به گاوت نزن ، من یه گوش گاومو میکنم . بعد از چند وقت ، ‌گاو اولی هم گوشش گیر میکنه به یه جایی کنده میشه. ایندفعه ‌دومی میگه : تو دست به گاوت نزن من دم گاومو میکنم . از قضا بعد از چند وقت دم اون یکی گاوه هم کنده میشه . خلاصه هی اولی میزنه یه جای گاوشو ناقص میکنه ، اون یکی گاوه هم همون بلا سرش میاد. آخر سر اولی شاکی میشه به دومی میگه : اصلاً سفیده مال من سیاهه مال تو!!!


122- یه ترکه میره مسابقه ی قرآن خوانی . سوره بنی اسرائیل بهش می افته انصراف میده !


123- ترکه می میره میره اون دنیا . ازش میپرسن میری بهشت یا جهنم ؟ نگاه می کنه به جهنم می بینه دار و درخت و آبی و بلبل و همه چیز مرتبه میگه میرم جهنم . تا درو باز می کنن می بینه شعله های آتیش از همه جا بلند شده . شاکی میشه میگه این که این طوری نبود . میگن یه مدت کسی نیومده بود رفته بود رو screen saver



124- یه ترکه دست می زاره رو نافش ، Reset می شه .


125- یه روز یه ترکه با خرش تو جاده منتظر ماشین بود که یه پیکان نگه داشت ترکه گفت مستقیم راننده ماشین گفت خودت سوار می کنم ولی خرت چیکار می کنی؟ گفت خرم خودش می آید . حرکت کردند . ماشین رفت دنده 1 2 3 4 خر با همان سرعت که ماشین می رفت حرکت می کرد ، راننده گفت خرت چشمک می زنه . ترکه گفت می خواهد سبقت بگیره!


126- به یه ترکه میگن نظرت در مورد ازدواج چیه ؟ به نظر من ازدواج باید فامیلی باشه. میگن چرا ؟ چون تمام خانواده ما ازدواج فامیلی کردند. مثلا داییم زن داییمو گرفته، عموم زن عمومو گرفته ...


127- ترکه ساعتش خراب میشه . باز میکنه توشو میبینه یه دونه مورچه مرده . با خودش میگه : ای بابا راننده مرده !


128 ترکه رو میکنن رئیس صدا و سیما ، بعد از دو روز بر کنارش میکنن . رفیقاش ازش می‌پرسند : چی شد ؟ میگه: هیچی فقط وسط اذون آگهی پخش کردیم!



129- غضنفر میره دستشوئی زنانه میگیرنش میگن کوری نمیبینی زنونست ؟ میگه من چکار کنم اونجا نوشته زنا نه ، اونطرف هم نوشته مردا نه .



130- یه شب یه ترکه میره دزدی ، بعد صاحب خونه پا میشه میگه کیه اون جا ؟ ترکه میگه : هیچکی ، گربست ، بعععععع



131- ترکه میره تو خیابون می بینه نوشته : سیو همان سیب است... میگه : دروغ میگن ... خودم خوردم صابون بود!!!



132- دانشمندان کشف کردند : کسانی که موقع دستشویی کردن فکر می کنند هنگام فکر کردن دستشویی می کنند!!!



133- تو در قلب من جا داری

تو در رگهای من جا داری

رفتم دکتر گفت انگل داری!!!



134- به مناسبت عید سعید قربان :
عید سعید قربان بر تمام گوسفندان جهان تسلیت باد.



135- میدونی بهترین ینجه مال کجاست؟
...
...
نمیدونی؟ اشکال نداره
میرم از یه گاو دیگه میپرسم!


136- دلم می خواد بخورمت... نه اینکه فکر کنی عاشقتم... نه اینکه فکر کنی دوست دارم... نه... فقط واسه اینکه یه گهی خورده باشم!!!



137- به یه ترکه میگن جسم شفاف رو تعریف کن میگه جسمی که بشه از این طرف اون طرفشو ببینی. میگن باریک الله یه مثال بزن؟ میگه نردبون!!!



138- برق میره ترکه با یه قابلمه میره در خونه لره میگه برق دارید؟ لره میگه : همین کارها رو می کنید می گن خرید دیگه! خوب یه ظرف پلاستیکی میاوردی که برق نگیرتت!!!



139- چوپان دروغگو میمیره شب اول قبر بهش میگن اسمت چیه؟ میگه دهقان فداکار!!!



140- کره الاغ از باباش میپرسه بابایی الاغ ها هم میتونن زن بگیرن؟ باباش میگه آره اتفاقا فقط الاغا زن می گیرن!!!


141- یه روز، یه پیره زنه مریض می شه و می برندش دکتر. دکتره بعد از معاینه، به بچه های پیره زنه می گه: از مادرتون بپرسید؟ کره دوست داره بخوره یا شوهر کنه؟ وقتی ازش می پرسند؟ می گه: مادر جون، خودتون می دونید که من دندون برایه کره خوردن ندارم.


142- یه روز یه پیرمرد برای اولین بار بازنش سوار هواپیما می شن. بعد یه رب به مقصد می رسن. پیرمرد به زنش می گه اگه می دونستم راه اینقده نزدیکه پیاده می اومدیم ...


143- روزی در اتوبوس پیرزنی بلند شد و گفت:
نی نای نی نای نی نای نای
همه فکر کردند که او دیوانه است و می خواهد
برقصد و دست زدند .
پیرزن ناراحت شد دندان مصنوعی خود را گذاشت
و گفت:
نیاوران نگه دار



144- یه روز از یه پیرزن میپرسند :
مضرات و مشکلات پیری چیه ؟
پیرزنه میگه :
واللاه مشکلات پیری ۵ تا هستش ، اولی فراموشیه ، ۴ تای بقیه هم یادم نمیاد .



145- غضنفر و دوستش می رن قطب جنوب، بعد از دو روز، یه اسکیمو می بینن، ازش می پرسن؟ شما اینجا دختر سیاه دارین؟ اسکیموهه می گه: بله، می پرسن؟ دختر سفید چطور؟ طرف می گه: بله، دوباره می پرسن؟ دختر سیاه و سفید چطور؟ اسکیموهه می گه: نه نداریم. غضنفر برمی گرده و به دوستش می گه: نگفتم اونی که کشتیمش پنگوئن بود!!!


146- به ترکه می گن: با خیار جمله بساز، می گه:
خیار صد دانه یاقوت!!!


147- به غضنفر می گن: با آب جمله بساز، می گه: دبه.


148- یه روز به یه نفر می گن: با کشور جمله بساز.
می گه: داشتم با کش ور می رفتم، خورد تو صورتم.



149- به غضنفر می گن: با '' ارتش کوفه '' جمله بساز،
می گه : عرط شکوفه داری...مثل گل بهاری!!!



150- اولی : یه فوتبالیست نام ببر که یه درجه بالاتر از مارادونا باشه.
دومی : ماراسه نا.



151- اولی: تو کجا به دنیا اومدی؟
دومی: تو بیمارستان.
اولی: مگه مریض بودی؟



152- روزی اقایی رو می برن اتاق عمل بهش میگن همراه داری میگه اره دارم ولی خاموشه.


153- به یه مرده می گن: با توله سگ جمله بساز؟
می گه: طول سگ ضرب در عرض سگ، مساوی است با مساحت سگ.


154- یک بار از بامشاد می پرسند که : چه ماشینی را دوست داری ؟ بامشاد میگه ژیان ....میگن چرا ؟ میگه : چون ازش روغن می چکه ...



155- یه روز یه پسره داشته از پنجره بیرون ونگاه میکرده بعد برمیگرده به مادرش میگه :مامان
مادرش میگه:بله عزیزم
پسر میگه:منو دوست داری
مادر میگه :آره قربونت بره مادر
پسر میگه :هر چی بگم گوش میکنی
مادر میگه: بله
پسره میگه: پس مامان برو بابا رو طلاق بده با بستنی فروشی سر کوچه ازدواج کن.


156- یه روز ۱ بچه خره از مادرش می پرسه چرا ما خرا همیشه سرمون پایین. مادرش میگه , مگه این غضنفر برای ما آبرو گذاشته


157- یه روز به یه فضول می گویند اگر نصف جهان را به تو بدهیم دست از فضول کاری هات برمی داری ؟؟ جواب می دهد: اون نصف دیگر را به کی می هند ؟؟؟؟؟؟؟


158- پدر برای اولین بار دید که دخترش به جای اینکه دو ساعت با تلفن حرف بزنه بعد از یک ربع حرف زدن تلفن رو قطع کرد. پدر پرسید: کی بود؟ دختر گفت: شماره رو عوضی گرفته بود.


159- به یک نفر گفتند وجه تشابه ژیان با پیژامه چیست؟ گفت با هیچ کدام تا سر کوچه نمی توان رفت.


160- می دونین چرا ناپلئون از کمر بند قرمز استفاده می کرده است؟
تا شلوارشو نگه داره !!!!


161- میدونید چرا لک لک موقه خواب یک پایش را بالا می برد ؟؟ چون اگر دو تا پایش را بالا ببرد می افتاد زمین...


162- از غضنفر می پرسن چرا باید همه چیز رو از شما ۲ بار پرسید؟
غضنفر میگه: هان؟!



163- به ترکه میگن بچه کجایی؟ میگه که چی حالا هر کس یه نقطه ضعفی داره دیگه


164- یه سوسکه از توالت میاد بیرون بهش میگن برا چی از توالت اومدی بیرون؟ میگه به امید یه هوای تازه تر...


165- ترکه می خواسته گردو بشکنه، گردو رو میگذاره زیر پاش، با آجر میزنه تو سرش!!



166- ترکه برف پاک کن ماشینشو می زنه هیپتونیزم میشه !!

۵ گروه زنان


- زنها کلا به پنج گروه اصلی تقسیم میشن:‌گروه اول زنهائی هستند که مردها رو بدبخت میکنن! گروه دوم زنهائی هستند که اشک مردها رو در میارن! گروه سوم زنهائی هستند که جون مردها رو به لبشون میرسونن! گروه چهارم زنهائی هستند که کاری میکنن مردها روزی 18 بار‌آرزوی مرگ کنن گروه5 زنائی هستند که به اشتباه فکر میکنن جزو هیچکدوم از گروههای بالا نیستن