همه چیز برای برگزار نشدن جام جهانی مهیا است


هر هوادار فوتبالی که وارد شهر لایپزیک می‌شود، با سورپریز بزرگی روبه‌رو می‌شود، چرا که خیابان‌های این شهر به نمایشگاهی از دستفروش‌ها، موسیقی و آدم‌هایی تبدیل شده که لباس‌هایی مانند آلمانی‌های اولیه می‌پوشند.

گروهی از پسربچه‌ها و دختربچه‌های هشت ساله از یک طرف زمین به طرف دیگر رفته و با آهنگ، شروع به دست زدن می‌کنند و جلوی آنان، چند صد بچه دیگر در زمین، نوشته‌ای را ایجاد می‌کنند؛ زمانی برای یافتن دوست، لذت بردن... آنان در مورد جام جهانی می‌خوانند.

به گزارش سرویس بین‌الملل «بازتاب»، خبرگزاری انگلیسی «بی.بی.سی» نوشت: حدود 27 هزار بچه مدرسه‌ای برای برگزاری یکی از نادرترین مراسم افتتاحیه مسابقات، به استادیوم المپیک مونیخ آمده‌اند، اما همه مردم چندان نظر مثبتی به آن ندارند. آلمان همه فاکتورهای نگرانی را داراست؛ تروریسم، آشوبگران و فاحشه‌هایی که همگی می‌توانند به عنوان مشکلات بالقوه مطرح شوند.

تردیدهایی نیز در مورد امنیت استادیوم‌ها وجود دارد که این نگرانی‌ها، باعث ایجاد تغییراتی در استادیوم المپیک مونیخ شد.

مقامات می‌گویند که همه چیز تحت کنترل است. امنیت به طور کامل در فضای آلمان برقرار شده، استادیوم‌ها امن بوده و این رویداد، موفقیت بزرگی برای این کشور خواهد بود.

«آنجلا مرکل»، صدر اعظم آلمان نیز در سایت بازی‌ها گفته: «فوتبال باعث خیزش احساسات در جای جای دنیا می‌شود. این بازی مردم را با فرهنگ‌های گوناگون دور هم جمع کرده و از ارزش‌های مهمی مانند جوانمردی، روح جمعی و صبر و تحمل حمایت می‌کند. جام جهانی فرصت نادری برای آلمان است تا بتواند خود را به دنیا به عنوان سرزمینی مدرن از مهان‌نوازی و امیدواری و... معرفی کند».

متأسفانه، خود آلمان به گفته کارشناسان، ضعیف‌ترین تیم خود را در تاریخ مسابقات برگزارشده جام جهانی در اختیار دارد که مردم این کشور نیز توقع زیادی از آنها ندارند.

در همین حال، هر هوادار فوتبالی که وارد شهر لایپزیک می‌شود، با سورپریز بزرگی روبه‌رو می‌شود، چرا که خیابان‌های این شهر به نمایشگاهی از دستفروش‌ها، موسیقی و آدم‌هایی تبدیل شده که لباس‌هایی مانند آلمانی‌های اولیه می‌پوشند. به نظر می‌رسد لایپزیک، تنها شهری که در شرق آلمان برای میزبانی جام جهانی انتخاب شده، بزرگ‌ترین فستیوال این‌گونه آدم‌ها در جهان نیز باشد؛ فستیوالی که با شرکت‌کنندگانی از ژاپن، استرالیا و آمریکا از دوم تا پنجم ژوئن برگزار شده و شش روز پس از آن، استادیوم این شهر، محل برگزاری بازی بین تیم‌های هلند و صربستان خواهد بود.

سخنگوی این جشنواره می‌گوید: هرچند آدم‌های ما کمی عجیب به نظر می‌رسند، اما به هیچ وجه خطرناک نیستند.
این شهر همچنین محل برگزاری نخستین تظاهرات علیه کمونیسم بود که در سال 1989 برگزار و سرانجام به سقوط دیوار برلین منجر شد.

در هفته‌های آینده، این شهر که رشد اقتصادی عجیبی را پس از اتحاد آلمان شرقی و غربی پیدا کرده میزبان بازی‌هایی با حضور تیم‌های اسپانیا، کره جنوبی، ایران و آنگولاست.

دیدگاه مردم نسبت به لایپزیک، به ویژه وابسته به برگزاری دیدار ایران و آنگولا و حزب راست‌گرای NPD است که مسئولیت بازی ایران و آنگولا را به عهده دارد.
در سال‌های اخیر، این شهر صحنه درگیری‌های خشونت‌آمیز بسیاری از راستگرایان و چپ‌گرایان بوده است.

در این میان، تماشاچیان انگلیسی نیز قصد دارند، چهره جدیدی از خود نشان داده و با تشکیل پرچم یکپارچه انگلیس در ورزشگاه‌ها، خاطرات بد گذشته از آنها را دستخوش فراموشی نمایند.

توی کلاس چشم تو

توی کلاسِ چشمِ تو

توی کلاسِ چشمِ تو زنگا همه ریاضیه

همیشه التماسِ من با چشمِ تو موازیه

 

توی کلاسِ چشمِ تو زنگا یه وقت جغرافیه

ما دریارو می خوایم چی کار، چشمای نازت کافیه

 

توی کلاسِ چشمِ تو همیشه زنگِ اوله

آخه یه عمره که آدم تو این کلاس معطله

 

توی کلاسِ چشمِ تو همه همیشه حاضرن

هیچ روزی غایب نداریم نه اینکه حاضرا برن

 

توی کلاسِ چشمِ تو گاهی میشه زنگِ زبان

دُوِست دارم یاد نمی دن، بلد بودیم ما پیش از آن

 

توی کلاسِ چشمِ تو یه وقتا زنگِ فیزیکه

آهن ربایی؟ که دلم اِنقد به چشمات نزدیکه؟

 

توی کلاسِ چشمِ تو یه وقتا زنگِ شیمیه

دیوونه های عشق تو، یکی دو تا نیس تیمیه

 

توی کلاسِ چشمِ تو یه وقتا زنگِ ورزشه

همش می شه دور تو گشت، آخ که چقد با ارزشه

 

توی کلاسِ چشمِ تو یه زنگی هست به نامِ جبر

از چشم تو ناز کردن و از دلِ من همیشه صبر

 

توی کلاسِ چشمِ تو یه زنگه اسمش احتمال

شاید تو این زنگ برسیم به آرزوهای محال

 

توی کلاسِ چشمِ تو اجازه دادن آسونه

چون کسی بیرون نمی ره هر کی بره پشیمونه

 

توی کلاسِ چشمِ تو یه وقتا هست زنگِ متون

خیلی تو کم غصه داری، دل تو بیشتر میشه خون

 

توی کلاسِ چشمِ تو هر کی نباشه مبصره

حدست درسته مبصرِ کلاس همیشه شاعره

 

توی کلاسِ چشمِ تو نگاها روی نیمکته

موندنِ تو، دستِ تو اِ . . . تو میگی هر چی قسمته

 

توی کلاسِ چشمِ تو پُرِ مدادِ قرمزه

دفترِ مشقمون پُر از جمله ی بی تو هرگزه

 

توی کلاسِ چشمِ تو میز پُرِ یادگاریه

بیشترِ میزامون پُر از چرا دوسَم نداریه

 

توی کلاسِ چشمِ تو تعطیله نمره انظباط

بیس می گیرن از آسمون، عاشقای بی احتیاط

 

توی کلاسِ چشمِ تو نوشته رو تخته سیا

ما همه چش براهتیم، زیبا تو رو خدا بیا

 

توی کلاسِ چشمِ تو بازه همیشه پنجره

تو زنگ تفریحم کسی، دلش نمی خواد که بره

 

توی کلاسِ چشمِ تو نمی خوره زنگ خونه

هر کی دلش بخواد می ره، هر کی بخوادم می مونه

 

توی کلاسِ چشمِ تو یه زنگِ زیس شناسیه

همش نگاهت می کنم این آخه چه کلاسیه

 

توی کلاسِ چشمِ تو یه وقتا زنگ دستوره

رفتنو صرفش می کنه دلم با اینکه مجبوره

 

توی کلاسِ چشمِ تو دلا همیشه عاشقه

من شنیدم فردا کلاس تو دشتای شقایقه

 

توی کلاسِ چشمِ تو هر پرسشی قَدِغنه

با چشمِ تو جوابِ تک تکِ سئوالا روشنه

 

توی کلاسِ چشمِ تو دیوونگی یه رنگیه

اِنقد که محو تو می شیم نمی دونیم چه زنگیه

 

توی کلاسِ چشمِ تو یه وقتا زنگِ هنره

فایده نداره واسه تو، هر چی می گم بی اثره

 

توی کلاسِ چشمِ تو از کُلِ دنیا اومدن

بیدار شدم، چه خوابی بود انگار بازم زنگو زدن

 

http://ahd.mihanblog.com/

مصاحبه با علی کریمی

 

مصاحبه با علی کریمی

 

 

سایت اختصاصی علی کریمی که هنوز برای تمامی هواداران غیر فارسی زبان او ناشناخته است، اطلاعاتی را در مورد خرید ارزشمند تابستان بایرن مونیخ در اختیار می‌گذارد، اما تنها با زبان بومی ستاره‌ی میانی ایران معرفی می‌شود.

به نقل از سایت بایرن مونیخ، هر چند کریمی تصمی دارد در سایتش زبان‌های انگلیسی و آلمانی را نیز برای هواداران روز افزون اروپا و جهانی خود بگنجاند اما، سایت بایرن مونیخ منتظر نماند و نشست اختصاصی مفصلی را با این بازیکن بیست و شش ساله ترتیب داد. کریمی در این گفت‌وگو درباره‌ی خودش، زندگی جدیدش در مونیخ و اهدافی که تصمیم دارد در بایرن به آنها برسد گفته است.

- صبح به خیر علی، به تازگی شنیده‌ایم که تو هنگامی که وارد رختکن تیم شدی به آلمانی سلام کردی. این زبان را خوب یاد می‌گیری؟

* می‌توانم برای احوالپرسی چند کلمه‌ای آلمانی حرف بزنم، اما نه خیلی زیاد. باید سعیم را بکنم و تعداد کلمه‌هایی را که یاد می‌گیرم بالا ببرم، اما به سبب حضور در تمرین و بازی تا کنون وقت زیادی برای این کار نداشته‌ام.»

- در ظاهر به نظر نمی‌رسد که این امر مشکلی را برای تو در زمین تمرین با هم تیمی‌هایت بوجود آورده باشد، آیا به راستی فکر می‌کردی این قدر زود در بایرن جا بیافتی؟

* من حرفه‌ای‌ام، پس هر چه زودتر خو گرفتن با محیط جدید جزوی از کار من است. البته باید بگویم در ابتدا کمی مشکل بود. اعضای تیم و سرمربی همه کاری کردند که من حس خوبی داشته باشم؛ این خیلی کمک کننده بود. از این بابت بی‌نهایت متشکرم.»

- آیا هنوز جا برای پیشرفت بیشتر داری؟ آیا می‌توانی بهتر از آنچه ما دیده‌ایم بازی کنی؟

* البته که می‌توانم. باید به کارم ادامه دهم و تلاش بیشتری کنم، چرا که هنوز به تجربه‌ی بیشتری نیاز دارم. بی‌تردید هنوز بهترین نمایش مرا ندیده‌اید.

- تو شماره‌ی هشت بایرن را انتخاب کردی، چرا؟

* من هشتم نوامبر به دنیا آمدم و همیشه در باشگاه‌های قبلی پیراهن و تیم ملی شماره هشت را پوشیده‌ام، امیدوارم این شماره در بایرن برایم شانس بیاورد. می‌خواهم فکر کنم که برای بایرن، شماره‌ی هشت خوبی خواهم بود.

- فلیکس ماگات تو را در جاهای مختلف زمین به کار گرفته است. جایگاهی هست که بیش از همه دوست داشته باشی؟

* من یک مرد میانی‌ام و تا کنون نقش بازی‌ساز را در میانه‌ی زمین داشته‌ام، اما پایان روز، سرمربی است که تیم را انتخاب می‌کند و او بهترین داوری را در مورد توانایی‌هایم می‌کند. همیشه نهایت سعیم را در هر جایگاهی که به من بدهند، خواهم کرد.

- این فصل، رقابت در خط میانی خیلی زیاد شده است. چطور با حریف‌هایت کنار می‌آیی؟

* من با هیچ کس در رختکن مشکل ندارم. ما به عنوان هم‌تیمی در کنار هم کار می‌کنیم. می‌دانید که ما برای گرفتن جایگاه میانه‌ی زمین با یکدیگر مبارزه می‌کنیم، اما به هم احترام می‌گذاریم و سعی می‌کنیم باشگاهمان را به موفقیت برسانیم.»

- این نخستین باری است که خارج از آسیا بازی می‌کنی. چه تفاوت‌هایی وجود دارد؟

* بوندس‌لیگا یکی از سطح بالاترین لیگ‌های دنیا است. تفاوت‌ها خیلی زیاد است و با برنامه‌ریزی، تمرین، امکانات و سازماندهی شروع می‌شود. هرگز شباهتی با باشگاه‌های گذشته‌ام ندارد.

- چرا تصمیم گرفتی به بایرن بیایی؟ گروه‌های دیگری هم به تو علاقه‌مند بودند.

* در طول چهار سالی که در دوبی بودم پیشنهاد زیادی دریافت کردم، اما هیچ یک به مانند پیشنهاد بایرن مونیخ را جلب نکرد. همیشه می‌گفتم هنگامی که وقت انتقالم به اروپا فرا برسد، باید به یکی از تیم‌های پیشرو بروم که آن بایرن بود. با رسیدن پیشنهاد بایرن یک دقیقه معطل نکردم. خیلی سریع تصمیم گرفتم.

- آیا این روزها هواداران ایرانی تو به کشورشان برگشته‌اند؟

* بایرن هواداران ایرانی زیادی داشت، چرا که علی دایی و وحید هاشمیان هم اینجا بازی می‌کردند. طبیعی است که مردم بیشتری برای تماشای فوتبال به اینجا بیایند. تلویزیون ایران تمام بازی‌های لیگ قهرمانان اروپا را زنده پخش می‌کند و مردم می‌توانند ایرانی‌هایی را که در بوندس‌لیگا بازی می‌کنند، نیز ببینند.

- اوقات فراغتت را چگونه می‌گذرانی؟

* دوست دارم به مرکز شهر بروم و کمی خرید کنم، اما بیشتر وقتم را صرف بدنسازی می‌کنم. می‌خواهم آماده‌ترین بدن را برای مسابقات داشته باشم و در تمرین‌ها نمایشی خوبی از خود نشان دهم.

- تا کنون خانواده‌ات به مونیخ آمده‌اند؟

* هنوز نه. انتظارم دارم تا چهار یا پنج هفته دیگر بیایند. تا کنون پول موبایلم خیلی زیاد آمده است (با خنده).

- سال آینده جام جهانی در آلمان برگزار می‌شود. ایران به این بازی‌ها راه یافته است. تو در جام جهانی به چه چیزی می‌توانی دست پیدا کنی؟

* اکنون پیش‌بینی سخت است. امیدوارم فدراسیون فوتبال ایران همه چیز را خوب سازماندهی کند و برای این تورنمنت آماده شویم. بی‌تردید بدتر از ژاپن و کره‌ی جنوبی نیستیم، چرا که آنها در جام جهانی گذشته خیلی موفق بودند. باید از گروهمان صعود کنیم. امیدوارم خوب بازی کنم و به موفقیت گروهم کمک کنم.

- اگر به فرض در دیدار افتتاحیه‌ی نهم جون در آلیانس آرنا برابر آلمان قرار بگیری چه می‌کنی؟

* شگفت‌انگیز و بی‌نظیر است. آرزویم به حقیقت می‌پیوندد.

- پس بیا در این صورت امیدوار باشیم مساوی کنیم. از این که با ما گفت‌وگو کردی متشکریم و در بایرن برای آرزوی موفقیت می‌کنیم.